منم و یه جاده که هر چی بری نمیرسی
دستامو خالی گذاشتی ، رفتی و برنمی گردی
من و تنهایی و غربت، دلم و آواره کردی
من موندم و یه کوه پر از شکنجه
دریایی از غم و درد، همشه باعث رنجه
رفتی و نیستی ببینی ، دنیا با دلم چه ها کرد
دل من افتاده دست یه سری آدم نامرد
نیستی کنارم تا باهات، کمی درد دل کنم
نیستی و رفتی عزیزم، غریب و دربه در منم
نیستی اینجا ببینی، شونه هاتو کم آوردم
از دست قسمت و تقدیر، سیلی محکمی خوردم
می خوام بهت تکیه کنم، شکسته تر از همیشم
بغضم رها نمیشه چرا آروم نمیشم؟!